اماکن تاریخی و دیدنی - شهرداری میبد
- نارین قلعه
- برج کبوترخانه
- قلعه بشنیغان
- مسجد جامع میبد
- آب انبار کلار
- چاپارخانه
- آسیاب میبد
- یخچال
نارین قلعه
جغرافیانویسان قدیم در توصیف شهرهای كهن ، غالبا از سه عنصر شهری نام برده اند. این سه عنصر عبارتنداز:1- كهندژ(قهندز) 2- شارستان (شهرستان) 3-بیرونه (ربض)
براساس اطلاعاتی كه منابع جغرافیایی قدیم داده اند،غالب شهرهای كهن چون اصفهان ،بم ،بخارا و ... دارای همین بخشهای كلی بوده اند.در بررسی ساخت و ساز شهر قدیم میبد نیز همین سه عنصر مشهود است : الف - كهندژ (نارین قلعه) ب - شارستان (محدوده حصاربست قدیم شامل محلات میبد بالا وپایین و محله كوچك) ج -بیرونه (آبادیهای پیرامون شارستان)
كهندژها غالبا در ادوار پیش از اسلام و بیشتر در عهد ماد و هخامنشی و اشكانی ساخته شده ،و ساختمانهایی منفردوپرتراكم داشته اند كه بر بلندیهای طبیعی یا مصنوعی ساخته میشده اند. هدف از ساخت آنها بربالای بلندیها تسهیل در دفاع از آنها بوده است.كهندژها غالبا هسته پیدایش شهرهایی شدند كه مركزیتی اداری - سیاسی داشته اند و اصولا جایگاه پادشاهان و درباریان و نظامیان و مغان و گاهی محل استقرار معابد و نگهداری خزاین و گنجینه های حكومتی بوده است.
هرچند كه به هنگام هجوم دشمن و بروز دشواری ،كلیه ساكنان این مجموعه های محصور نگهبان آن بوده اند، اما عمدتا پاسدارانی بطور موظف از آن محافظت میكرده اند كه آنها را "دژبان" مینامیدند. نارین قلعه میبد دقیقا یك كهندژ است. این ساختمان كهن از معدود بناهای باستانی خشتی باقیمانده در ایران است كه علیرغم گزندهای فراوان زمانه ،هنوز پایدار مانده و میتوان آنرا نمادی از هویت تاریخی و فرهنگی خطه یزد دانست.
پیشینه دور ودراز نارین قلعه نا آنجاست كه این كهندژ هویتی اسطوره ای یافته است ،بگونه ای كه حتی منابع تاریخی قرن 8 و9 نیز آنرا با توصیفهای افسانه ای درهم آمیخته اند. این رمز وراز حتی در نام قلعه نیز وجود دارد. نارین قلعه كه مردم میبد آنرا "نارنج قلعه" مینامند در قدیم به "دژدالان" شهرت داشته است و قدما آنرا یكی از مراكز آغازین آبادی نشین در خطه یزد دانسته اند.
محمدشبانكاره ای این قلعه راهمان "دژسفید" میداند كه درشاهنامه ازآن یاد شده است. معین الدین نطنزی در قرن نهم همین روایت را با تردید بیان كرده است. در همان زمان احمدكاتب بنای قلعه را به سلیمان نبی نسبت داده و گفته كه گنجینه دفاین سلیمان به آنجا برده شده و هیچ پادشاه این قله را به جنگ و لشكرو نقب نگرفت الا آنكه رعیت بسپردند. توجه به این نكته ضروری است كه روایتهای منسوب به جمشید باستانی ،در ایران بعد از اسلام به حضرت سلیمان منصوب گردیده است.
نارین قلعه رااز آغاز برفراز تپه ی بلندی برافراشته اند كه برتمام منطقه میبد اشراف دارد ،به گونه ایكه پیكر قلعه از فواصل دور به صورت یك عنصر شاخص دیده میشده است. در زمانی كه شارستان میبد ساخته شداین كهندژ در گوشه جنوب شرقی آن واقع گردید.
نارین قلعه به اقتضای نامش به صورت مجتمعی متراكم ومحصور در دیوارهای بلند تودرتو است. این بنا در 5 طبقه شكل گرفته است ،البته طبقات مشخصا از هم جدانیست و درواقع نوعی شكل گیری مطبق و درهم آمیخته اماكن از كف تا بام ارگ میباشد. چندفصیل و دربند، بخشهای مختلف بالا وپایین قلعه را ازهم جدامیكرده است
گفتیم كه تمامی نارین قلعه را روی یك تپه برجسته رسی ویا به قول مورخان قدیم یزد روی "كوه گل" نهاده اند.به گمانی این تپه پبش از بنای قلعه نیز به عنوان مسكن (به شكل بوكن) یا نیایشگاه مورد استفاده ساكنان منطقه قرار میگرفته است. برای پی ریزی بنای چندطبقه قلعه ،تپه زیربنای آنرا با خندقی كه در اطراف آن كنده اندبه صورت مكانی مجزا درآورده اند تا دفاع ازآن میسرباشد.همچنین قسمتهایی از بدنه این "كوه گل" را تراشیده اند تا بخشهایی ازآنرا به صورت شالوده برج و باروها وقسمتهایی ازآنرا نیز به عنوان بستر فضاهای موردنیاز آماده سازند. چنانكه پیداست حتی از جدار عمودی كالبد پلكانی این تپه برساخته نیز برای تعبیه درگاه و كندن "بوكن ها" و دهانه های راهروهای زیرزمینی قلعه سود جسته اند. در این بوكنها هیچ پیرایه ای به چشم نمیخورد و از ظاهر آن برمیآید كه حتی دروبست هم نداشته اند.
تقریبا تمامی این مجموعه متراكم را ازخشت و گل ساخته اند و دیوارها غالبا به صورت چینه و برخی خشت وگلی و برخی خشت وگل وچینه توأم است. كلیه فضاها،محوطه ها،دیوارها،برجا و دربندهای بنا مجهز به تیركشها ،روزنها و جان پناه است كه با توجه به سایر ویژگیهای دفاعی قلعه، نشاندهنده اهمیت نظامی آن در قدیم بوده است.
بخش اصلی وكهن قلعه درقسمت فوقانی مجموعه واقع گردیده است. ظاهر بنا نشان میدهد كه بارها تعمیر شده است ،اما كهنترین بخشهای آن در اثر تعمیرات تازه تر نسبتا سالم مانده است. خشتهایی كه در پی های این قسمتها به كاررفته است ،دارای قالبهای بزرگ و ستبر بوده و اندازه آنها اكثرا(10*24*40) سانتیمتر میباشد، اما خشتهایی با اندازه های (11*28*45) و (10*22*37) سانتیمتر واندازه های دیگر نیز توأمادر همان پیها مشاهده میشود.شاید درآن زمان هنوزاندازه واستاندارد مشخصی برای قالب خشتها معین نبوده است و یا احتمالا این بخش بنا را دراقدامی شتاب آلود ساخته اند. در این قسمت آثار فرسودگیها و مرمتهای گوناگون از دوره های مختلف تاریخی مشاهده میشود و خوشبختانه همین مرمتها موجب حفاظت كهنترین بخش بنا گردیده است. به نظر میرسد كه محوطه های پایینتر را در دوره های جدیدتر ساخته اند. در حیاط مركزی قلعه كه اینك آنرا از خاك انباشته اند و زمین بازی شده است ،آثار ساخت و سازهای آجری و ساروج نیزمشاهده شده است. دیوار اصلی قلعه راروی یك پلان مدور (بیضوی) پی افكنده اندكه گرداگرد آنرا خندقی عریض فرامیگرفته است و بخش عمده ای از آن هنوز باقیست.
این خندق جز در قسمت جنوبی در بقیه جهات به اندازه ای وسیع است كه در آن هنگام به احتمال زیادبه صوررت میدانگاهی مناسب مورد استفاده های گوناگون از قبیل تجمعات ،مشق نظامی ،اردوها ویا كاربردهایی چون بارانداز وغیره داشته است. درگاه اصلی قلعه در ارتفاع دومتری زمین در دیوار خارجی تعبیه شده بود. این دروازه دارای دری بسیار محكم و مخصوص بود كه لولای آن در كف درگاه قرار میگرفت ،بگونه ایكه با زنجیر و قرقره های محكم باز وبسته میشده و هنگام باز شدن روی سكوی مقابل بصورت "تخته پل" میخوابیده و پیاده و سواره میتوانستند از روی آن عبور كنند.
در ودالان اصلی قلعه دارای برج نگهبانی و تأسیسات دفاعی ویژه ای بود كه درهنگام محاصره های سخت و هجوم دشمن برای گشودن یا شكستن ویا سوزاندن در ورودی قلعه میتوانستند از آن استفاده كنند. بدین ترتیب كه علاوه بر روزنهای مورب و افقی برای دیده بانی وتیراندازی ،چندین سوراخ عمودی نیز در "سردرگاه" تعبیه شده بود كه درصورت هجوم دشمنان به محل درگاه پاسداران میتوانستند بافروریختن آب داغ ،روغن داغ وآتش و ... مهاجمان رااز محوطه درگاه قلعه برانند. دربندهای طبقات بالاتر نیز همینگونه تجهیزات داشته اند.
در پشت درگاه اصلی كه درواقع دروازه قلعه بود ، یك كریاس یا دالان نسبتا بزرگ (حدود 50 مترمربع) قرار داشت كه سه درگاه كوچكتر ازآن جدا میشد.درهای سمت راست و چپ به "فصیل" میرفت و تمام محیط دیوار دوم را دور میزد و درگاهروبرو به مثابه دومین دربند به محوطه بزرگ داخل قلعه گشوده میشد. در و درگاه و كریاس و تجهیزات آن یك مجموعه دفاعی مستحكم ودرواقع حساسترین بخش دفاعی قلعه به شمارمیرفت.
محوطه بزرگ داخلی قلعه كه میتوان آنرا حیاط مركزی نامیددر پشت دیوار دوم جای داشت و بسیاری از اماكن و فضاهای موردنیاز ساكنان قلعه درآن قرار داشت. این محوطه كه حدود 10000 متر مربع وسعت دارد،پس از ویرانگریهای اخیر از خاك وآوارها انباشته شده ،چندمتر برآمده و از كف اصلی بلندتر شده است (واینك به صورت زمین بازی درآمده است). چند طبقه از اماكن ویران شده قلعه زیر همین زمین بازی مدفون شده است. اماكن این مجموعه نیز از خشت و گل ساخته شده و برخی نیز بصورت "بوكن" در بدنه تپه زیر بنای قلعه كنده اند كه هنوز آثار بخشی از آنها در جبهه جنوبی بنای قلعه پیداست.
درگاه و دربند سوم دركنار دیوار شرقی محوطه وسیع داخلی قرار دارد و خوشبختانه هنوز نیمه ویرانه ای ازآن پابرجاست و ازآنجا به دربند چهارم میرسد كه درگاههای آن به "فصیل" بعدی و محوطه های نسبتا پراهمیت ارگ در طبقات بالا گشوده میشود. بخش اصلی و گویا كهنترین بخش بنای ارگ، بصورت یك مجموعه مكعبی در این اشكوب واقع گردیده است و خود شامل 3 طبقه درهم آمیخته میباشد. برای رسیدن به طبقات بالاتر باید راهرو فصیل رابه سمت غرب دور زد.
"دربند" پنجم قلعه در دیوار غربی ارگ قرار دارد و قسمتهای فوقانی یا به اصطلاح شاه نشین را از طبقات پایین جدا میكند. در این طبقه اتاقها و محوطه های نسبتا پاكیزه ای ساخته شده كه قاعدتا مورد استفاده حاكمان بوده است. در بالاترین طبقه قلعه كه هنوز بخشهایی ازآن سالم مانده است ،ایوانی روبه شمال گشوده كه از این ایوان مشرف به شهر میتوانستند تمامی منطقه میبد تا چندین كیلومتر را زیر نظر داشته باشند. این ایوان را در میبد ایوان "شاه نشین" مینامند. گویا كهندژها غالبا دارای چنین موقعیت و چشم اندازی بوده اند. شاه نشین بلند و مشرف بر شهر رادر قدیم گویا "ایوان" و"كیاخره" و به عربی "طربال" میگفته اند.
ایوان شاه نشین نارین قلعه هم اینك نیز بنایی مشرف بر شهر است و ازتعمیرات نسبتا جدید آن پیداست كه تا اوایل قرن حاضر نیز به گونه ای مورد استفاده بوده است
نارین قلعه بنابر شواهد موجود و روایتها دارای نظام پیچیده رفت وآمد زیرزمینی و ارتباط پنهانی بوده است. هنوز درباه نظام ارتباطی و نحوه كاربرد راهروهای زیرزمینی قلعه ،پژوهش جامعی صورت نگرفته است. دهانه تعدادی از این راهروها هنوز در جای جای قلعه پیداست. بسیاری از میانسالان میبدی به یاددارند كه بقایای یك راهرو سرپوشیده در لای باروی بلند و ستبر قلعه وجود داشته است. ابعاد این راهرو به اندازه ای بودكه چارپایی با بار بتواند ازآن عبور كند. مردم میبد هنوز این روایت را بازگو میكنند كه از این قلعه یك راهرو زیرزمینی تا محل آسیاب سنگ سیاه در غرب آبادی بیده وجود داشته است. این راهروی زیرزمینی ومخفی كه به احتمال زیادبا ملاحظات سنجیده ای ساخته بودند،برای ارتباط پنهانی ،تأمین نیازمندیها،گریز از دشمن به هنگام جنگ و محاصره و ... مورد استفاده بوده و خود از نشانه های اعتبار و حساسیت این كهندژ از جهت اقتصادی ،اجتماعی و نظامی به شمار میرود. میگویند درهنگام جنگ و محاصره و یا حتی در مواقع عادی ، رفت و آمدها و نقل انتقال كالاهایی كه میخواستند دور از چشم همگان باشد، از این راهرو زیر زمینی انجام میدادهاند. پشت درگاهی كه منتهی به بلندتریندربند قلعه است ،دهانه یك كانال زیرزمینی پیداست كه مردم آنرا دهانه همان راهرو میپندارند.
گفتیم كه كهنسالی قلعه و ناشناخته بودن برخی آثار و فضاهای آن افسانه های چندی را پدید آورده است. از آن جمله چاهی است كه دهانه آن در محل دربند ارگ و درسمت راست راهرو واقع است. مردم میبد درباره این چاه ،افسانه ای را بازگو میكنند كه موجب شهرت این چاه به چاه "چرخ الماس" شده است. مردم باور داشته اند كه اگر كسی در كنار این چاه گوش فرا دهد ، آوای گردش چرخ الماس خواهد شنید. میگویند این چاه محل گنجینه های شاهی بوده است وبرخی نیز آنرا زندان و سیه چال میپندارند.چاه مزبور دارای ساختار ویژه ای است كه صاحبنظران آنرا مربوط به دوران بی تجربگی بشر در حفر چاه میدانند وطبعا از شواهد دیرینگی قلعه است. این چاه به صورت مربعی به طول ضلع 30/1 متراست. در حفر اینگونه چاهها ،چاهكن به روش ایستاده و كمرخیز عمل میكرده است و لذا به فضای بیشتری نیاز داشته است ،حال آنكه در حفر چاه به صورت گرد،چاهكن به روش نشسته و دورانی عمل میكند. روش اخیر تازه تر و كم هزینه تر است. مقنیان یزداینگونه چاهها را "چاه كرمانی" یا "چاه گوری"(گبری=پیش ازاسلام) میدانند.
[بازگشت به ابتدای صفحه]
برج کبوتر خانه
این بنا در جنوب شرقی باروی قدیم میبد واقع است (محل کنونی فرمانداری میبد). بنا از خارج به صورت برجی مدور و آراسته به نقشهای ویژه و از داخل دارای سه طبقه و مجهز به هزاران لانه برای جلب و نگهداری پرندگان مهاجر است.
برج کبوتر خان هم به لحاظ حمایت از پرندگان بی پناه و هم به جهت استفادهای که در گذشته از کود آنها برای کشاورزان میکردند شایان توجه است.
[بازگشت به ابتدای صفحه]
قلعه بشنیغان
در قسمت شمال بشنیغان، در گودی کنار جاده کنونی، قلعه چهار ضلعی ای با هشت برج قرار دارد که اکنون نیز مورد استفاده برای انبار جنس است. در قسمت بالای برجهای قلعه، نقوش زیبایی طرح شدهاست. ظاهراً این قلعه از اوایل عصر قاجاری است.
[بازگشت به ابتدای صفحه]
مسجد جامع میبد
مسجد جامع میبد مجموعهای از چند مسجد است که گونههای فضایی متنوعی را با طرحهای چندگانه عرضه مینمایند. این مسجد از نوع مساجد ایوان دار مرسوم در منطقه یزد است که از صحن مرکزی (حیاط) رو باز با طرح تکرار طاق نما در بدنهها، و فضاهایی چون گنبد خانه و ایوان وسیع و بلند و شبستانهای کناری به عنوان بخش تابستانه در جهت قبله و شبستانهای زمستانه (یا گرمخانه) در سه جهت دیگر تشکیل شده و ورودی اصلی آن با سر در نسبتاً بلندی از طرف کوچه شرقی، با گذر از یک فضای تقسیم (هشتی) به صحن باز میشود. مسجد کوچک حاجی حسنعلی در نبش شمال شرقی مجموعه، دارای صحن طاقنما دار و شبستانی در جهت شمال میباشد که به فضای مخروبه پشت، متصل است. مسجد حسنی (امام حسن ع) در شمال غربی مجموعه دارای گنبد خانهای است، با دو ردیف شبستان در جهت غرب و شرق و یک ردیف در جهت شمال که ورودی این بخش، نیز از همین جبههاست. فضای بدون ساخت وساز غربی نیز در گذشته محل مسجدی بوده که اکنون وجود ندارد. به طورکلی ساختمان کهن مجموعه با خشت و گل بنا گردیده وچندان تنوع مصالح ندارد. پوسته داخلی ایوان، پیشانی سرپایههای نمای صحن، در چهار طرف و پوسته بیرونی گنبد، با طرحهای ساده هندسی آجری کارشدهاست. حداقل آرایهها در فضای معماری اصیل مسجد به چشم میخورد. بر کتیبه کاشی معرق که در بدنه داخلی محراب، انتهای گنبد خانه نصب است تاریخ ۸۶۷ ه. ق و نام دوازده امام و بر کتیبه چوبی درب ورودی تاریخ ۹۱۳ ه. ق و آیهای از قران نگاشته شدهاست.
مسجد جامع میبد بنا به نوشتههای تاریخی و مستندات معماری و باستان شناسی، از جمله مساجد کهن تمدن اسلامی ایران محسوب میشود. بنیان مسجد، مربوط به حدود سده دوم هجری است که شواهد و مدارک حکایت از طرح مسجدی شبستانی با صحن و فضای سر پوشیده دارد. عمق شبستان در جهت قبله برابر با دو فرش انداز بوده و نبش پایهها، نیم ستونهایی داشته که قوسهای باربر بر آنها استقرار داشتهاست. مسجد این زمان در کنار مساجد کهن نخستین فهرج، ساوه، اصفهان، دامغان و یزد قرار میگیرد. همزمان با تحولات معماری در گستره تمدن ایران و وارد شدن عناصر فضایی ایرانی، در طرح فضایی و نقشه مسجد جامع میبد نیز، تغییر ایجاد شد. به این صورت که بنا از طرح شبستانی به مسجدی گنبدی و ایوان دار تبدیل شده و به سوی غرب گسترش پیدا کرد و منارهای قطور و بلند در انتهای ضلع شمالی به مجموعة فضایی افزوده گردید. (در حدود سده ششم هجری) اما گسترش تاریخی بنای مسجد جامع پس از سدة هفتم اتفاق افتادهاست. گنبد خانة خشتی و شبستان اطراف آن که به نام امام حسن (ع) شهرت دارد، در شمال غرب به مسجد افزوده و فضای پشت مناره نیز جزء بخش سر پوشیده مسجد شد. مسجدی ایوان دار در سمت غربی مسجد قدیم الحاق گردید که آخرین حد گسترش فضایی بوده که تا چند سال پیش نیز آثار آن در زمین مسطح و خالی فعلی وجود داشت. جهت قبله در فضاهای مربوط به دوره گسترش، نسبت به مسجد قدیمی انحراف دارد. در حدود سدة نهم هجری تعمیرات و تغییراتی در بخشهای مختلف پس از آسیبهای وارده به بنا صورت گرفته و محراب فعلی جایگزین محراب قدیمی شد؛ تاریخ ۸۶۷ نیز مربوط به همین زمان است. تغییر در طرح صحن مسجد و ساخت شبستان شمالی در جای فضاهای قدیمی و بخشی از مناره، بعدها در بنا بوجود آمد. آخرین تغییرات و تحولات اساسی مسجد مربوط به دورة قاجار میشود که شامل ساخت مسجد حاجی حسنعلی در شمال شرقی مجموعه و شبستان زمستانی حاجی رجبعلی در بخش غربی صحن، با جهت قبلهای متفاوت از فعالیتهای دو برادر خیّر میبدی است که جایگزین ساختارهای قدیمی گردیدند. مسجدی نسبتاً بزرگ، با حیاط و ایوان تابستانی و گرمخانه مفصل زمستانی است. آثار تاریخی و دیدنی آن به شرح زیر معرفی میشود:
۱- در بزرگ ورودی، ساخت سال ۹۱۳ هجری که بر دو لنگه آن در دو کتیبه به خط نسخ کنده شدهاست: قال الله تبارک و تعالی و تقدس، و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا،
۲- در محراب گرمخانه، سنگی قهوهای رنگ به اندازه ۴۵ × ۷۶ سانتی متر نصب و بر سطح آن به کوفی کهنهای عبارات زیر نقر شدهاست: حاشیه:بسم الله الرحمن الرحیم. قل هو الله احد،... کفواً احد. در قوس:لا اله الا الله، محمد رسول الله زیر قوس:الله اکبر کبیرا، الملک لله ×دنباله اش خوانده نشد.
۳-در محراب ایوان تابستانی یک قطعه سنگ قبر خوش تراش با خطوط کوفی تزیینی و نقوش، مربوط به قبر دختر مولف کشف الاسرار به اندازه ۴۸ × ۷۸ سانتی متر نصب است؛ با این عبارات: حاشیه اول:بسم الله الرحمن الرحیم. ان الذن قالو ربنا الله ثم استقامو، تتنزل علیهم الملائکة الا تخافوا... نحن اولئاوکم فی الحیوة. حاشیه دوم:بسم الله الرحمن الرحیم. الله لا اله الا هو... و ما خلقهم. حاشیه سوم: بسم الله الرحمن الرحیم. شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوا العلم قائماً بالقسط، لا اله الا هو العزیز الحکیم. پیشانی: لا اله الا الله، محمد رسول الله. درقوس: بسم الله الرحمن الرحیم. قل هو الله احد،... کفواً احد. متن: هذا قبر السعید فاطمه بنت الامام سعید رشید الدین ابی الفضل ابن ابی سعد بن احمد مهریزد، رحمة الله علیها، توفی فی جمادی الاولی سنه اثنی و ستین و خمس مائه.
۴- در قسمت فوقانی محراب، کتیبه کاشی معرقی به شکل مربع که وسط آن خالی است قرار دارد و حاشیهای را تشکیل داده که در داخل آن دوازده امام نوشته شده. تاریخ این کتیبه صفر سال ۸۶۷ هجری است.
۵- یک قطعه زیلوی وقفی کهنه در صحن ایوان پهن است به اندازه ۷٫۴۰ × ۳٫۱۴ متر که نقش بیست و چهار سجاده در آن بافته شدهاست: وقف صحیح شرعی نمود جناب ستوده آداب، حاج الحرمین الشریفین، حاجی عبد الرشید خلف مرحوم عبد العلی میبدی این زیلو را بر پلیثه تحت قبه مسجد جامع مزبور. بیرون نبرند مگر در شبستان مسجد مزبور برند. تحریراً فی شهر ربیع الثانی سنه ۸۰۸، عمل استاد علی بیدک ابن حاجی میبدی. یخچال خشتی میبد در کنار مجموعه کاروانسرای شاه عباسی، گنبد زرد رنگ مخروطی شکلی به چشم میآید که سابقاً یخچال بودهاست. از نظر شناخت یکی از وسایل تمدن و زندگی آن منطقه قابل ملاحظهاست و مخصوصاً که بنای آن نیز قدیمی(۲۰۰ سال فبل) است. یخچال میبد تماما ازخشت خام بنا شده واز اجزا اصلی حوض یخ بند، دیوار سایه انداز، مخزن وگنبد خشتی تشکیل شدهاست.
[بازگشت به ابتدای صفحه]
آب انبار کلار
آب انبار کلار روبروی رباط میبد و بر سر راه قدیم، در سال ۱۰۷۰ هجری ساخته شدهاست. سنگ تاریخ آن بر جرز سمت چپ مدخل نصب است؛ با این عبارات: معمار همت رفیع نهمت، خلف دودمان نجابت و شرافت، صاحب خلق وسیع میرزا محمد سمیع المغفور بغفران ربه الکرم حکیم کریما بن میرزا محمد ابراهیم، بنای این برکه عالیه به مقتضای «و من الماء کل شیئ حی» حیوة بخش مترددین گردید، فی سنه سبعین بعد الالف. به سرکاری خواجه محمد تقی فیروز آبادی اتمام یافت. کتبه العبد محمد ×خوانده نشد× الیزدی، غفر الله له.
در جوار این آب انبار، ویرانه یک یخدان یا یخچال قدیمی نیز دیده میشود.
[بازگشت به ابتدای صفحه]
چاپارخانه
از دیگر ساختمانهای مهم میان راهی چاپارخانه بوده که عملکرد اصلی آن جهت استراحت چاپارهای دولتی و تعویض اسبهای خسته با اسبهای تازه نفس بودهاست. چاپارها، نامهها و اوامر دولتی را از مرکز به ایالات و برعکس انتقال میدادند. سابقه چاپارخانهها نیز در ایران به قرون پیش از اسلام میرسد. چنانچه هرودت و گزنفون هر دو در مورد چاپارخانهها ایران توضیحات مفصل دادهاند. هرودت مینویسد: «در منازل، اسبهای تندرو تدارک شده. به این ترتیب که چابک سوارها نوشتههای دولتی را از مراکز تا نزدیکترین چاپارخانه برده، به چاپاری که حاضر است میرساند و او فوراً حرکت کرده، آن را به چاپارخانه دوم میبرد و باز تسلیم چاپاری میکند. بدین منوال شب و روز چاپارها در حرکت اند و اوامر مرکز را به ایالات میرسانند. راجع به سرعت حرکت چاپارها مورخ مذکور گوید که نمیتوان تصور کرد که جنبندهای سریعتر حرکت کند.... گزنفون تاسیس چاپارخانهها را به کوروش بزرگ نسبت داده و گوید که برای تعیین مسافت چاپارخانهها از یکدیگر تجربه کردند که اسب در روز چقدر میتواند راه برود بی اینکه خسته شود و آن را میزان قرار دادند. اگر هم این گفته اغراق باشد، مسلم است که کسی نمیتواند به سرعت چاپارها حرکت کند.» در دوره سلطنت حکومتهای اشکانی و ساسانی و بعد از اسلام نیز چاپارخانهها برای دستگاههای دولتی اهمیت بسیار داشتهاند و چاپارها علاوه بر انجام مراسلات، چشم و گوش حکومت نیز بودهاند و اخبار گوناگون را از نقاط مختلف به مرکز انتقال میدادند. «در دوره قاجاری مسافران ترجیح میدادند که در چاپارخانهها اقامت کنند چون اطاقهای آن تمیز تر از اطاقهای کاروانسرا بوده. چاپارهای این دوره در مقابل دریافت وجهی مسافران را به مقصد میرساندند.» همانگونه که در قسمت قبل ذکر شد، تعداد بسیار زیادی از کاروانسراهای بین راهی در ایران باقی مانده؛ ولی چاپارخانههای اندکی از دوران قدیم در کشور باقی است و ماکسیم سیرو در کتاب خود دلیل آن را این گونه توضیح میدهد: «به علتهای مختلف، این نوع ایستگاهها اکنون از بین رفتهاند و اگر اثری از ویرانههایشان باقی مانده باشد زیاد قابل تشخیص نیست. در واقع این چاپارخانهها بیشتر با خشت خام یا چینه ساخته شده بود و در بسیاری از موارد در میان آبادیها سر راه بودند. گاهی نیز گوشهای از آن اختصاص به چاپارها پیدا میکرد.»
یکی از چاپارخانههای قدیمی که نسبتاً سالم مانده در کنار کاروانسرای میبد میباشد و همان گونه که در این اشکال مشخص است این ساختمانها نیز مانند کاروانسراها دارای برج و بارو و محافظین، جهت تامین امنیت افراد داخل چاپارخانه بودهاست. این ساختمانها به تبعیت از سایر ابنیه فلات مرکزی ایران، دارای یک حیاط مرکزی بودهاند و آخورها در دورتادور این حیاط قرار داشتهاست. در سه طرف پشت آخورها، اصطبلها قرار داشته که در زمستان و شب هنگام چهارپایان در آنجا نگهداری میشدند. در سمت چهارم که بین حیاط و جبهه ورودی ساختمان واقع شده، اطاقهایی برای اقامت چاپارها و احیاناً مسافران قرار داشتهاست. همانند کاروانسراها، این نوع تقسیم بندی فضایی و شکل کالبدی چاپارخانهها، علاوه بر تسهیل انجام عملکرد چاپارخانهها و حفظ امنیت آن، فضای داخلی ساختمان را در مقابل شرایط نامساعد اقلیمی محافظت میکرده؛ و در داخل چاپارخانهها یک محیط زیست اقلیمی کوچک و مستقل به وجود میآورده و شرایط محیطی داخل بنا را در مقابل نوسانات بسیار زیاد درجه حرارت و باد و طوفان مصون نگاه میداشتهاست. با ورود اتومبیل و همچنین سیستم پستهای جدید، عملکرد سنتی چاپارخانهها و در نتیجه کالبد فیزیکی آنها در حال از بین رفتن است.
[بازگشت به ابتدای صفحه]
آسیاب میبد
در قسمت ورودی بنا، پاکار طاق در حال فرو ریختن بوده و فشار بار بالای آن باعث شده تا طویزه از یک طرف به سمت پایین رانده شود که امکان فرو ریختن آن بسیار زیاد است. پوشش روی چهار طاقی، پوشش طاسک بوده که فرو ریختهاست. مسیر ورودی آسیاب از پشت دیوار شارستان شروع شده و پس از گذشتن رمپ دو متری از زیر دیوار عبور کرده و وارد پلکان داخلی میشود. در این قسمت یک هشتی قرار داشته و پس از آن پلکان به طرف چهار طاقی ادامه مییابد. هم اکنون دیوار شارستان در محدوده آسیاب کاملا از بین رفته و از بخش هشتی و پلکان به جز اتاقک بوکن مانند در محل هشتی ورودی، اثری باقی نماندهاست. محوطه آسیاب توسط حصار چینهای خشتی احاطه شده که این حصار نیز تحت تاثیر عوامل اقلیمی دچار آسیبهایی شده، از جمله این که بخشهایی از دیوار شرقی در اثر رشد شاخههای درخت انجیز مجاور باغ فرو ریخته و در قسمت شمالی که ورودی آسیاب است، شامل دیوار تخریب شده شارستان است. رویش نوعی گیاه خاص که بومی مناطق بیابانی است در سطوح دیوار و نفوذ ریشههای قطور و عمیق آن در حصار و بنای آسیاب، عامل مهمی در تخریب بنا بودهاست. آسیاب اشکذر که در فاصله ۲۰ کیلومتری شهر یزد و در عمق ۷متری زمین احداث شده، با توجه به سبک معماری و نوع تزیینات مقرنسکاریهای صحن اصلی آن و نوع مصالح موجود چنین استنباط میشود که آثار موجود مربوط به قرن هشتم هجری و در زمان سید رکنالدین ساخته شدهاست. این بنا دارای دالان شیبداری است که با پنجاه و شش متر طول و ۴متر عرض به صحن اصلی راه مییابد. این آسیاب از آب قنات همتآباد تامین میشود. صحن اصلی آسیاب به شکل هشت ضلعی است که چهار ضلع آن هر کدام چهار و هشتاد و چهار ضلع دیگرش هر کدام دو و هفتاد و پنج است. هر یک از اضلاع کوچک غرفهای به عمق یک متر دارد و در دو ضلع شرقی و غربی دو اطاق با جلوخانی تعبیه شده که غرفه جنوبی صحن، محل دستگاه آسیاب است. یکی از عوامل تزیینی این بنا سبک آجرکاری و تقسیمات آن در قسمت یا محوطه اصلی آسیاب و کاربندیهای آجری است که ازهشت شروع و به سی و دو ختم میشود. آسیاب کوچک در برابر نارین قلعه نیز از آثار دوره مظفریان است. آب قنات با فشار و از ارتفاعی بیش از ده متر به داخل تنوره ریخته و سبب چرخش سنگ آسیاب میشود. این آسیاب با کوچههای سابات دار و باغهای انار پیرامونش و برج کبوتر نزدیک آن و نارین قلعه که از شاهکارهای بناهای خشتی جهان است، میتوانست گردشگران بسیاری را به خود جلب کند. آسیاب بیده نیز از آسیابهای بسیار قدیمی است که به فاصله شش کیلومتری آسیاب کوچک قرار گرفته و میگویند که از راه نارین قلعه تا آنجا تونلی در زیر زمین کنده شده بوده تا در زمان محاصره مردم بتوانند تا آسیاب رفت و آمد کنند. در برابر این آسیاب نیز پیرچراغ یا یکی از نیایشگاههای کهن ایران قرار دارد. هم چنین در سوی دیگرش و بر فراز بلندی، چاه مشهور به صاحب الزمان قرار گرفتهاست. قنات ده نو حسن آباد، در مهریز یزد تنها قناتی به شمار میرود که در مسیر آن پنج آسیاب قرار دارد و هم اکنون نیز فعال هستند. نام این آسیابها عبارتند از:عباس آباد، دوسنگی عباس آباد، انجیر، بی بی بیگم و ملاشاهمیر. در حدود۷۰۰ سال پیش دو نفر از افراد خیر به نامهای حسن و حسین شاه برای سیراب کردن زمینهای کشاورزی منطقه دهنو در محل کوهپایههای شیر کوه و در فاصله۴۵کیلو متری آن اقدام به حفر قنات کردند. نه تنها آسیابها ی زیادی هنوز باقی هستند بلکه نام بسیاری از روستاها نشان میدهد که در آنجا اسیاب بودهاست مانند: آسیاب بالا. آسیاب پایین. آسیاب بالای باغ کله. دو آسیاب آبی یزد از جمله آثار ارزشمند قرن هشتم و دوازدهم این شهر پس از سالها فراموشی، در زیر خروارها خاک و آسفالت خیابان آزاد، مرمت و دوباره راه اندازی میشوند. این دو آسیاب آبی بسیار زیبا که بنا به اقوال تاریخی از آثار منحصر به فرد تاریخی یزد است پس از مدتهای مدید که در زیر خروارها خاک مدفون شده بود، به زودی مورد مرمت و بهره برداری قرار میگیرد. آسیابهای آبی وزیر و کوشک نو در محله فهادان واقع در بافت تاریخی یزد قرار دارند. با توجه به ضرورت استفاده از آب قنات برای به گردش در آوردن چرخ این آسیابها، طراحی و ساخت آن به گونهای انجام شده که تنوره، محل بارانداز و محل آردسازی آن را در عمق ۳۰ الی ۴۰ متری زمین کنده وبرای رسیدن به آن نیز معبری پله وار از سطح به عمق زمین ایجاد کردهاند که به درون آسیاب راه دارد. از آغاز این راه ورودی تا مرکز آسیاب نیز پنج پیچ ایجادشده که بر سر هر پیچ نورگیری قرار داده شدهاست. یکی از دو قناتی که آب مورد نیاز هر یک را تامین میکردهاند هنوز دایر و جاری است. قنات دایری که آب این آسیاب را هنوز تامین میکند، همان قنات معروف زارچ است که خود یکی از شاخصترین آثار تاریخی در زمینه شبکههای آبرسانی یزد است. متاسفانه دو رشته آب گرم و آب شیرین آن هم اکنون خشک شده و تنها رشته آب شور آن باقی مانده که هنوز هم قادر است آسیاب را به حرکت در آورده و گندم مورد نیاز را آسیاب کند. از دو آسیاب وزیر و کوشک نو در بسیاری کتب و آثار تاریخی در کتابهای بیاض سفر و یادگارهای یزد یاد شدهاست. ایرج افشار نویسنده کتاب یادگارهای یزد به خصوص بر ارزشهای گردشگری این دو آسیاب تاکید کرده و آوردهاست: «این دو آسیاب به طرز عجیبی در نهان خانه زمین تعبیه شدهاست و اگر مورد مرمت قرار گیرد و چراغ برق در آن کشیده شود از جمله جاهای دیدنی یزد برای مسافران و جهانگردان خواهد بود و حتی به راحتی میتوان در آن قهوه خانهای ایجاد کرد و دیدارکنندگان یزد را بیشتر و بهتر به آنجا کشانید. آسیاب کوشک نو در گودی پانزده متری از سطح زمین قرار دارد و معبد این آسیاب دو پیچ دارد و محل بارانداز آن از آجر ساخته شدهاست. آسیاب وزیر نیز از آثار قرن هشتم هجری است. آسیاب آبی محله باغشاهی میبد که سالهای مدید زیر خروارها خاک، آوار و زباله مدفون شده بود، توسط کارشناسان پایگاه پژوهشی کشف و عملیات مرمت استحفاظی آن آغاز شد. آسیاب آبی باغشاهی در بخش شمالی محله باغشاهی میبد قراردارد. این آسیاب در میان باغات متعدد وبناهای قدیمی محصور است. خویدک، در روستای قدیمی خویدک در فاصله هفده کیلومتری جنوب شهر یزد و در مسیرراه یزد _ بافق واقع شدهاست و به علت کاربرد مصالح بومی و استفاده از روشها و سبکهای معماری سنتی کویر در این قلعه آن را در ردیف ارگ بم قرار میدهند. این بنا از قلعههای باستانی یزد است که قدمت آن مربوط به قرن نهم و دهم هجری است و دیوارههای اطراف قلعه با ترکیب خشت و چینه و با تزییناتی زیبا در نمای بیرونی احداث شدهاست. بقایای یک آسیاب آبی نیز در جوار این قلعه تاریخی دیده میشود. آسیاب یاد شده در مسیر قنات قرار داشتهاست و همین امر نشاندهنده وجود سیستم آبرسانی در قلعهاست و نگهبانان قلعه نیز از آن حفاظت میکردند که دشمنان آن را قطع نکنند.
[بازگشت به ابتدای صفحه]
یخچال
یخچالهای قدیمی یكی از بهترین تاسیسات ساختمانی اند كه جهت ذخیره سازی انرژی سرما به یادگار مانده اند. متاسفانه اكثر یخچالهای استان یزد در دهه های اخیر ازبین رفته اند، لیكن یخچالهای ابركوه و میبد هنوز استوار و پابرجا هستند كه یخچال میبد از بهترین های موجود است.
برحسب اطلاعات و آثارموجود دو ساختمان یخچال در میبد وجود داشته است: یكی در قسمت جنوب شهر و در كنار راه كاروانرویی كه روبروی رباط اصلی شهرواقع است. خوشبختانه هنوز قسمت اعظم این بنا پابرجاست ویكی از نمونه های چشمگیر معماری اینگونه آثارمحسوب می شود. یخچال دیگری نیز در قسمتهای شمالی میبد قرار داشته است ویك آبادی بزرگ در مجاورت این بنا نام خود را از این بنا گرفته است یا از نام دیگری به یخچال تغییر نام داده است وهنوز هم این آبادی پابرجاست . یخچال مذكور در حدود سی سال پیش ، پس از احداث خیابان اصلی و نوسازیهای مربوط به آن ویران شد ودیگر اثری ازآن باقی نیست ، تنها در جلد اول كتاب "یادگارهای یزد " اثر آقای "ایرج افشار"، عكسی از آن به یادگار مانده است.
یخچال ها به دلیل ضرورت های تكنیكی در عرصه نسبتا وسیعی بنا می شده اند و قاعدتا در زمین هایی ساخته می شدند كه نفوذپذیری خاك آن نسبتا كم باشد. تمامی مصالح ساختمان یخچال ها از خشت وگل وكلا از چهار بخش عمده است: الف:حوض یخبند ب:دیوارهای سایه انداز ج:مخزن یخ د:گنبد بزرگ
الف- حوض یخبند: محوطه ای مستطیلی ، بزرگ و كم عمق در قسمت شمالی ساختمان . ژرفای این حوض یخبند حداكثر نیم متر است و با سه دیوار بلند در جهت های جنوبی، شرقی و غربی احاطه شده است. این حوض معمولا در زمینی هموار كنده می شده است و هیچ گونه مصالحی در ساخت آن به كار نمی رفته است.
ب- دیوارهای سایه انداز: سه دیوار ضخیم و بلند كه در جهت های جنوبی ، شرقی و غربی محوطه یخبند ساخته میشود و این محوطه حوض یخبند را به یك سایه سار بسیار سرد تبدیل می كند كه در تمام طول زمستان آفتاب در پشت آنها قرار داردو حوض یخبند را بسیار سردتر از محوطه های اطراف آن نگه می دارد ودر واقع با همین تكنیك "ایجاد سایه سار بسیار سرد" آب در حوضچه ها یا حوض جلوی یخچال یخ می بندد وبه شرحی كه خواهیم گفتاین یخهابه مخزن یخچال منتقل میگردد. ارتفاع این دیوارها در یخچال میبد در حدود 8 متر و طول دیوار جنوبی 42 متر و دیوارهای شرقی و غربی 20 متر است.ضخامت دیوارها را حدود 2 متر گرفته اند.
ج - مخزن یخ: مخزن یخ یامحل انباشتن قطعات یخ در یخچال گودال قیفی بزرگی است كه در زمین كندهاند و درپائین ترین قسمت آن یك راه "هرزآب"تعبیه كرده اند كه به چاه عمیقتری راه دارد. این هرزآب در واقع راه آبی است كه به تدریج یخهای آب شده را به خارج از مخزن یخ می راند. جدار مخزن قیفی شكل یخدان را معمولا فقط با كاهگل می پوشانند. عمق این گودال در یخچال میبد حدود 6 متر است كه بر گرد محیط آن یك راهرو نسبتا عریض(5/1 متر) برای رفت وآمد ایجاد شده است.
د - گنبد بزرگ: روی مخزن قیفی یخچال را یك گنبد بزرگ مخروطی می پوشاند ودر واقع همین گنبد بزرگ است كه با دیوارهای ضخیم و حجم بزرگ، حفاظ مناسبی برای نگهداری یخهای مخزن به وجود می آورد. این گنبد بزرگ در پشت دیوار جنوبی و در میان آن درست بر روی مخزن برپا می گردد و دارای دو درگاه در شمال و جنوب می باشد كه هنگام انباشتن و برداشتن یخها از آنجا رفت و آمد می شود.
محوطه یخبند یخچال میبد حوض گلی كم عمقی به مساحت تقریبی 800 مترمربع وبه عمق تقریبی 0/5 متراست. دیوارهای بلند سایه انداز به ضخامت 2 متر و بلندی 8 متر است كه به چند طاق نما و ستون تقسیم شده است. طول دیوار جنوبی 42 متر و دیوارهای شرقی و غربی هریك 20 متر است. یك درگاه اصلی به پهنای 2/2 مترو بلندی 2 متر در میان دیوار جنوبی به مخزن و گنبد راه دارد و تقریبا تمام رفت وآمدها و انبار كردن و تخلیه كردن یخ از این درگاه صورت می گرفته است. درگاه دیگری به قرینه آن در سمت شمال گنبد تعبیه شده كه نقش چندانی نداشته و غالبا آنرا می بسته اند. درگاه اصلی را نیز فقط در هنگام رفت وآمد بازمی كرده اند. مخزن قیفی یخچال را در زمین رسی سختی كنده اند ، قطر دهانه این مخزن 13 متر وگودی آن 6 متر است. علت حفر مخزن قیفی یخچال در این زمین رسی سخت همانگونه كه قبلا نیز گفتیم جلوگیری از نفوذ آب در زمین است. گنبد بزرگ ومخروطی یخچال بر شالوده ای از زمین سخت بناشده ، به گونه ای كه نخستین خشتهای گنبد را بلافاصله روی همان بستر زمین سخت بنا نهاده اند. سطح قاعده دایره ای این گنبدحدود 300 متر مربع است و ارتفاع گنبد تقریبا 15 متر است.
پهنای دیوار خشتی جدار گنبد از پائین به بالا به طرز ماهرانه ای كاهش می یابد به گونه ای كه از2/4 متر در قاعده به 20 سانتیمتر(پهنای یك خشت) در نوك گنبد می رسد. تعداد رگهای خشتی گنبد 250 عدد شمارش شده است.
فعالیت یخچالها اصولا در دو هنگام و در دو فاصل نسبتا كوتاه از سال صورت می گرفته است. یكی در "چله" زمستان و دیگری در "چله" تابستان. درچله زمستان كه فصل تهیه و انبار كردن یخ بودهاست ، شب هنگام مقداری آب وارد محوطه یخبند می كرده اند. آب در هوای سرد زمستان ودر پناه سایه سار دیوارهای بلند مقداری یخ می بسته كه اگر ضخامت آن به اندازه كافی بوده آن را به قطعات كوچكتر تقسیم می كرده و به مخزن منتقل می ساخته اند ودر غیر این صورت شبهای دیگر نیزآب به آن حوض وارد می كرده و در دفعات متوالی یخها به صورت مطبق روی هم می بسته و سپس آن را میشكسته و به مخزن انتقال می داده اند. یخهای داخل مخزن را با لایه های پوشال و چوب و ... از هم جدا ونهایتا از هوای مجاور ایزوله می كرده اند و پس از پرشدن مخزن درهای گنبد را با خشت وگل و اندودكاهگل می بسته اند. یخهای انباشته تا فصل تابستان كه هنگام بهره برداری ازآن بوده است در حفاظی از زمین و پوشال و دیوارهای ضخیم خشتی و گنبد بزرگ نگهداری می شده است.
[بازگشت به ابتدای صفحه]